روزی که آقا معلم و بچهها، سنتها را شکستند!
تاریخ انتشار: ۱۷ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۶۶۲۲۵
خبرگزاری فارس؛ حنان سالمی: زندگی دقیقا از همانجایی کسلکننده میشود که ما آدمها میترسیم پایمان را از گلیممان کمی درازتر کنیم! که هر روزمان میشود تکرار دیروز و با خودمان میگوییم حتما تقدیر همین بوده است! اما یک آقا معلم اهوازی و بچههایش، با عوض کردنِ سنتِ «کاری از دستم برنمیآید»، کاری میکند کارستان.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محمدحسین ارجمندنیا، نه مدیر است و نه آقازاده. او فقط و فقط یک معلم پرورشیست در دبستانِ ادبستان اهواز، اما یک روز بیدار میشود و تصمیم میگیرد توقعش از خودش و بچهها بالاتر برود، که یک کاری کنند امروزشان با دیروزشان خیلی فرق داشته باشد، که برای روز غدیر امسال، به جای عیدی گرفتن، آنها به مولا عیدی بدهند! یک عیدی قشنگ و شیرین و دلچسب. آنچه در ادامه میخوانید ماجرای جذاب عیدی این آقا معلم و بچههاست.
فارس: بگذارید مثل خیلی از مسؤولینِ مخالف این نوع کارها سرتان غر بزنم: «بهتر نبود به جای این بپر بپرها، به بچهها درس و مشق یاد میدادید؟»
ارجمندنیا: آموزش باید در خدمت تربیت باشد. قرار نیست اگر میخواهیم انسانی را تربیت کنیم تنها به بُعد علمی او توجه کنیم. خلقت هر انسانی به این صورت است که ابعاد متعددی دارد پس اگر میخواهیم یک انسان کامل و به درد بخور برای جامعه تربیت کنیم، علاوه بر جنبههای آموزشی، جنبههای دیگر و به ویژه پرورشی را برای کار با آن فرد باید در نظر بگیریم.
فارس: خب چه کاری بود آقای ارجمندنیا؟ با همان سرودی که از دهه پنجاه تا الآن توی مدارسمان اجرا میشود کار فرهنگی میکردید و تمام! چرا خودتان را به دردسر انداختید؟
ارجمندنیا: مشکل همینجاست که همیشه درگیر کلیشه و تکراریم. یک نفر آمد، در زمان خودش ایدهای داد، آیا باید روی همان ایده متوقف بشویم؟ اینطور که دیگر رشد، مفهوم و معنایش را از دست میدهد.
در مدرسه ما یک گروه سرود سابقهدار داریم، یعنی شاید بتوان گفت یکی از اولین گروههای سرودی هست که در سطح شهر اهواز راهاندازی شده است، آن هم با همین بچههای دبستانی و کلاس چهارم و پنجم و ششمی و این بچههای کوچک تا به امروز توانستهاند کارهای بزرگی را تولید و اجرا کنند اما کافی نبود چون فقط تعداد محدودی از بچهها با آن درگیر میشدند.
برای کار آخرمان که با موضوع عید غدیر بود، تصمیم گرفتم گروهمان را از حالت سیزده چهارده نفرهاش خارج کنم و دانشآموزان بیشتری را درگیر کنم تا بچههای دیگر هم فرصت مشارکت فعال داشته باشند. شاید شما هم دوران مدرسه خاطرتان باشد، اعضای گروه سرود همیشه فقط بچههای خوشتیپ و خوشصدا بودند و بقیهی دانشآموزان هیچ سهمی نداشتند و همین موضوع چقدر گرههای روحی ایجاد میکرد.
فارس: پس تصمیم گرفتید فارغ از تیپ و صدا و قیافه، همه بچهها را پای کار بیاورید
ارجمندنیا: بله. همه بچههایی که دلشان خواست. از مجموع دانشآموزان ما، صد و ده نفر اعلام آمادگی کردند که از نظر تعداد، بزرگترین گروه سرود استان خوزستان را تشکیل دادند و یک نماهنگ تولید کردند.
فارس: اما کسی از شما به عنوان معلم پرورشی و حتی از این بچهها توقعی نداشت
ارجمندنیا: در شرایطی که شما هم اشاره داشتید، کسی توقعی از این بچههای کم سن و سال ندارد، اما از نظر من اینطور نبود و نیست و همین بچههای کوچک، کارهای بسیار بزرگتری را میتوانند انجام بدهند. اصلا طوریاند که توقعها میتواند یک مقدار نسبت به آنها بالاتر برود. بچهها کارهای بزرگ را از الآن باید تجربه کنند تا انشالله در آینده اثرگذارتر باشند.
هرچند، بله، متاسفانه کسی از معلم پرورشی هم اینچنین توقعی ندارد و نقد جدیای که به آموزش و پرورش وارد است این میباشد که معمولا بدین صورت است که معاونین پرورشی شاید خیلی نتوانند کارهای خاصی را انجام بدهند و کارهایشان به پاسخ دادن بخشنامهها خلاصه میشود اما در واقعیت یک معلم پرورشی میتواند مرکز ثقل یک مدرسه باشد، میتواند نقطه اتصال بچهها به یکدیگر باشد، اصلا نیاز است که انتظارات از معلم پرورشی بالاتر برود.
اینکه فعالیتهای معلم پرورشی را منحصر به بزرگداشت مراسم مذهبی و تقویمی کنیم کار خوبیست اما طبیعتا کامل نیست و به نظر من اصلِ کار معلم پرورشی در عصر ما این است که کارهای بزرگ رسانهای و با مشارکت خود بچهها انجام بدهد.
فارس: درست مثل کار زیبای شما
ارجمندنیا: ما از حدود سه ماه قبل تصمیم گرفتیم نماهنگ «خنده دریا» را با حضور دانشآموزان دختر و پسرمان تولید کنیم. خب یک اطلاعیه طراحی کردیم و بین بچهها پخش شد و ثبتنامها را انجام دادیم اما نکته جالب اینجاست که اطلاعیه در فضای مجازی و بیرون از مدرسه هم دست به دست شد و تماسهای ما تازه شروع شده بود. خیلی از دانشآموزان بقیه مدارس، چون کار برایشان تازگی داشت علاقهمند شده بودند که خودشان هم بخشی از این نماهنگ باشند.
فارس: پس بچهها خیلی هوای کار را داشتند و حس و حالشان خوب بود
ارجمندنیا: واقعا حس و حال بچهها در حین ضبط کار خیلی خوب بود و حتی خانوادهها بازخوردهای خوبی داشتند. یادم میآید یکی از خانوادهها در روزهای ضبط آمد و کلی تشکر کرد و گفت: «از وقتی که بچهام را برای مشارکت در تولید نماهنگ اسمنویسی کردم دیگر سراغ آهنگهای قبلیاش نرفته و الآن خیالمان راحتتر است که محتوای نامناسب نمیشنود.»
خب خیلی از خانوادهها ابراز خوشحالی میکردند که بچههایشان به جای محتواهای نامناسب، ذکر و نام امیرالمومنین (ع) را زمزمه میکنند و همین انرژی ما را دو چندان و برای ادامه کار، مصممترمان میکرد.
فارس: با توجه به اینکه تجربه اولتان بود، کنترل صد و ده تا بچه سخت نبود؟
ارجمندنیا: در مجموع کار سختی بود، چون سه ماه و با سنین مختلف باید تکرار حرکات و اجرای سرود را جلوی دوربین کار میکردیم. بچههای هفت تا دوازده ساله در گروه حضور داشتند. حقیقتا چالشهای زیادی را در این سه ماه تجربه کردیم اما شیرینی بچهها باعث شد که بتوانیم با قدرت بیشتری ادامه دهیم.
خاطرات که بسیار زیاد است. بالاخره همراهی با صد و ده دانشآموز با آن فطرت تمیز و پاکشان قطعا خاطرات خاص و دلنشینی دارد. اما این را هم نمیتوان نادیده گرفت که منظم کردن صد و ده تا بچه، آن هم در تیر ماه گرم اهواز خیلی کار دشواری است. برای ضبط به یک پارک رفتیم. گرم بود اما بچهها آنقدر اشتیاق داشتند و آنقدر با هم بستنی خوردیم و شیطنتهایشان بامزه بود که کمتر گرما را حس میکردیم.
فارس: از مسؤولین هم کسی سراغتان آمد؟ بالاخره شما نه تهیهکنندهاید و نه کارگردان اما کار بزرگی برای آموزش و پرورش بچهها همراستا با جهانِ رسانهای انجام دادید
ارجمندنیا: نماهنگ تولید شد. عیدی بچهها به مولا. موسیقیای که میتوانند بشنوند و با افتخار بگویند کار خودشان است. این واقعا برای من و بچهها لذتبخش و کافی است. اما خب، در روز ضبط هم چند نفر از مسؤولین آموزش و پروش برای دیدن کار آمدند. هم خوشحال شدند و هم متعجب و تقاضا کردند که این روش جدید سرود خواندن رسانهای را به دیگر مدارس خوزستان منتقل کنیم و به نظرم این یعنی، تا اینجای کار توانستیم نشان بدهیم که از معلم پرورشی و بچههایش باید توقعهای بیشتری داشت. درست نمیگویم خانم؟ نظر شما چیست؟
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: امیر غدیر عید غدیر نماهنگ دبستان معلم پرورشی عیدی دانش آموز دانش آموزان معلم پرورشی بچه ها صد و ده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۶۶۲۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
با دانش آموزانم رفاقت دارم/نقش معلم در ترویج باورهای دینی
خبرگزاری مهر، گروه استان ها: سخن معلم، حرف علم و یادگیری و آموزش است. معلم می خواهد با ذره های معرفت و دانایی وجود کودک و یا نوجوان را رشد دهد تا او به مدد آموخته های خود دوران جوانی اش را بسازد و در باقی سال های عمر فرد مفیدی برای خانواده و جامعه اش شود.
این بار درباره معلمانی سخن می گوییم که حرفشان فقط ریاضی، فیزیک، ادبیات و شیمی و هندسه نیست. از معلمانی می گوییم که با کمک تجربه و دانایی می خواهند بر بار معرفت دینی و فرهنگی دانش آموز بیفزایند و آن را پرورش دهند.
به سراغ یکی از معلمان نمونه پرورشی خراسان جنوبی و شهر بیرجند رفتیم و از ایشان درباره نقش معلم در تربیت دینی دانش آموز پرسیدیم
تربیت دینی در گرو سه ضلع معلم، والدین و خود دانش آموز است
محمد ابراهیم ابراهیمی که بیش از ۲۹ سال در کسوت معلمی فعالیت دارد در گفت و گو با خبرنگار مهر اظهار کرد: از ۲۹ سال معلمی حدود ۱۲ سال را معلم پرورشی بوده ام.
وی در پاسخ به این سوال که معلم چه نقشی در تربیت دینی کودک دارد، بیان کرد: تربیت دینی کودک را سه ضلع والدین، معلم و خواست خود دانش آموز تشکیل می دهد و اگر می خواهیم باورهای فرهنگی به درستی به دانش آموز منتقل شود والدین باید مشاور و کمک کار مربیان و معلمان مدرسه باشند.
معاون پرورشی نمونه خراسان جنوبی گفت: دعوت هر دانش آموزی به مسائل فرهنگی و دینی از جمله نماز روش خودش را دارد، گاه باید با نوجوان گفت و گو کرد، زمانی باید با محبت و دوستی دست او را گرفت و به نماز خانه مدرسه برد و حتی زمانی برای مدتی به او فرصت تأمل و تفکر بدهیم.
ابراهیمی ادامه داتد: یک معلم اگر می خواهد که دانش آموز به ویژه در سن نوجوانی به حرف او توجه داشته باشد باید در وهله اول به گونه ای رفتار کند که دانش آموزان او را قبول داشته باشند.
ارتباط با هر دانش آموز روش خودش را دارد
وی افزود: اگر دانش آموز معلم خود را به عنوان یک الگو و یا دوست حقیقی قبول نداشته باشد چگونه سخن او درباره موضوعات دینی و فرهنگی را خواهد پذیرفت.
معاون پرورشی دبیرستان علامه طباطبایی با بیان اینکه ارتباط با هر دانش آموز راه خودش را دارد، ادامه داد: خود من تقریباً با همه ۲۰۰-۲۵۰ دانش آموز مدرسه رفیق هستم و سعی می کنیم روش ارتباط و دوستی با هر دانش آموز را پیدا کنم.
ابراهیمی گفت: ارتباط من با دانش آموزان به گونه ای است که اگر روزی به مدرسه نیایم شاید برخی دانش آموزان تماس بگیرند و جویای احوال من شوند.
یک خاطره شیرین از دوران معلمی
وی اظهار کرد: خاطرم هست روزی رییس آموزش و پرورش شهرستان بیرجند به مدرسه ما آمده و در دفتر مدرسه نشسته بود و ایشان از داخل دفتر دیده بودم در سالن عده ای دانش آموزان دور من جمع شده اند و یکی دست در گردن من دارد و یکی دستم را گرفته و خلاصه جو صمیمی بین من دانش آموزان وجود دارد.
معاون پرورشی نمونه خراسان جنوبی بیان کرد: این موضوع برای ایشان جالب بود و از من پرسیدند که چگونه توانسته ای با اینهمه دانش آموز نوجوان پسر ارتباط دوستانه و صمیمانه برقرار کنی.
ابراهیمی درباره اینکه کدام روش از کتاب، فیلم و سریال و گفت و گو می تواند باورهای دینی را به دانش آموز و نوجوان منتقل کند، یادآور شد: به نظر من هیچ روشی بهتر از گفت و گو و تعامل را نوجوان نیست به گونه ای که ما باید سوالات ذهنی نوجوان را پیدا کرده و در این زمینه با او گفت و گو کنیم.
وی ادامه داد: شاید برخی بر این عقیده باشند که تعامل با نوجوانان این دوران سخت است ولی به نظر من اگر روش آن را بلد باشیم می توان با آنان رابطه برقرار کرد و از ارزش های دینی برایشان سخن گفت.
کد خبر 6093706